رمان آخرین شب دوران نامزدی قسمت آخر
سخنی از نویسنده:
اول ازهمه خــدای مهربون رو شکر می کنم که تا این لحظه خیلی کمکم کرد تا تونستم این رمان رو به پایان برسونم
دوم هم از خواهره گلم تشکر می کنم که تا این لحظه خیلی برای بهتر شدن داستان بهم کمک کرد ازش ممنونم.
درآخر هم ازدوست عزیزم خیلی ممنونم لازم بود ازش تشکر کنم با اینکه میدونم این مطلبمو نمی بینه
.واز همه ی بچه ها که تا این لحظه باهام بودن وباعث دلگرمی شدن دوستداشتم اسم تک تکشونو بگم ....همتونو دوست دارم.امیدوارم از رمان خوشتون اومده باشه.ولحظاته قشنگی رو درکنار هم سپری کرده باشیم!!خوبی وبدی منو به بزرگی خودتون ببخشید همتون به خدای رحیم می سپــارم عزیــزانــــــ